جادهی پستو Pasto به ایپیالس Ipiales در جنوب غربی کلمبیا اگر در حد و اندازهی جاده چالوس خودمان نباشد اما کمتر نیست. جادهایست بسیار روان و با کیفیت اما با پیچهای تند و علامت صلیب (ستاره) سیاه. این صلییب سیاه معنیاش خطر مرگ است و در واقع معنی و مفهوم آن این است که در این مکان عدهی بسیاری به دیدار پروردگارشان شتافتهاند!
تا رسیدن به پستو اما جاده ناهموار و اتوبوس ما بسیار قدیمی و آهسته بود. در جای جای جاده میتوان اثرات خرابی سیل اخیر را مشاهده کرد، و از همه غمگینتر خانههایی که نابود شدهاند و میشد هنوز باقیمانده اسباب منزلشان را در میان گل و لای دید.
از پستو و ایپیالس عبور کردیم و به مرز اکوادر رسیدیم. اینجا چهرهها، طرز پوشش و لهجهها کاملا عوض میشود. عبور از مرز برخلاف هشدارهای دیگران چند دقیقهای بیشتر به طول نینجامید. اول میروی مهر خروج از دفتر تر و تمیز کلمبیایی میگیری، سپس از روی یک پل عبور میکنی و به دفتر کوچک و نامنظم اکوادر میرسی. پاسپورتت را نگاه میکنند و سئوال میکنند اولین بارت است به اکوادر میآیی؟ بعد بدون تعارف و تکلف روی پاسپورتت پرینت میکنند سه ماه اجازهی اقامت. راستش من برای تمدید ویزای کلمبیاییام آمدم اینطرف مرز (که دوباره برگردم و مهر جدید بگیرم) اما این سه ماه که اجازه فرمودند خیلی وسوسه برانگیز است که کمی بیشتر در اکوادر بمانم خصوص اینکه رفت و آمد و اقامت در اینجا خیلی ارزانتر از کلمبیا تمام میشود.
واحد پول اکوادر دلار امریکاست. این خودش نشانهی بدیست، که هر بلایی سر اقتصاد امریکا بیاید سر این مملکت هم خواهد آمد.از طرفی با هر اسکناسی که به دست بقال و دستفروش و راننده میدادم، کلی بالا و پایینش میکنند که تقلبی نباشد. اسکناس درشتتر از بیست دلار هم قبول نمیکنند مگر در بانکها.
برای اولین توقف به اتاوالو Otavalo آمدهایم که بخاطر فرهنگ و صنایع دستیاش شهرت جهانی دارد. سفر از پوپایان کلمبیا تا اتاوالوی اکوادر بیش از پانزده ساعت به طول انجامید، و ما دیر وقت شب یکشنبه به شهر رسیدیم. شهر کاملا خلوت بود و اغلب فروشگاهها و رستورانها تعطیل بودند. از خانم پیری با لباس محلی در خیابان یک وعده ذرت پخته و پنیر گرفتیم و جایی برای نشستن پیدا کردیم. بیصبرانه منتظر دیدن شهر و مردمش هستم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر