۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

شهرام شیدایی

راستش را میگویم. شهرام شیدایی را نمیشناختم. شعر هایش را نخواندم. تا وقتی که دو هفته پیش درگذشت اسمش را هم نشنیده بودم. حالا که رفت، تازه یاد بعضی ها افتاد که شهرام شیدایی شاعر بوده. نویسنده و مترجم هم بوده. در مراسم خاکسپاری اش هم عده کمی از نویسندگان و هنرمندان حضور داشتند. کتابهایش را در فروشگاه اینترنتی پیدا نکردم. شعر هایش را تک و توک در وبلاگ یا وبسایتی خواندم و بسیار دوست داشتم.
نمیدانم. تقصیر از کم سوادی و بی خبری من بود یا از مرده پرستی فرهنگمان، که تا امروز نمیشناختمش.
آن دو سه شاعر دیگر که میشناسم، آنها که بدون زمزمه اشعارشان نمیتوانم در خیابان قدم بزنم، آنها که شعرشان مثل بادبادک رنگی سبکبال توی آسمان تاریک ذهنم میرقصند، آنها را بیش از هر کسی دوست دارم. و آنها بیش از هر کسی با رازهایم آشنایند.
کاش قدرشان را تا زنده اند بدانیم  

۳ نظر:

  1. یه شاعر می شناسم که هنوز نمورده ;)
    اردلان سرافراز
    شعراش بد نیست
    اسم یکی از کتاباش سال صفر

    پاسخحذف
  2. سلام علیکم خواهر!! (الان فیلم دلشکسته رو دیدم این مونده رو زبونم!!)

    مطمئن نیستم که جواب نظرتون رو می خونین برا همین جوابتون رو در مورد حس روز اینجا هم میذارم.

    وبلاگ اصالتا جای موسیقی نیست. مخصوصا با پخش سرخودش. حس روز حس روز منه. کسی دوست داشت میگیره و گوش می‌ده!
    چون اجراش با مخصوصا دایال آپ مشکل داشت دانلودیش کردم که راحت‌تر باشن. چقدر من آدم ملاحظه کاری هستم!! :)

    پاسخحذف
  3. راستی سر فرصت حتما بهتون سر می زنم.
    من هم نوشتنم حسیه. هم خوندنم!

    پاسخحذف