دیشب این فیلم رو دیدم. دوست داشتم؟ عاشقش شدم! غیر از صحنه های آخر فیلم که یه مقدار کلیشه ای شد، کل فیلم حرف نداشت. به نظرم شخصیت نادر درواقع فیلم رو چفت و بست داد، با اون عشق بچهگانهش به مرغ عشقهاش و موتورسیکلتش. آشنایی با بزرگان موزیک زیرزمینی همونقدر با ارزش بود که آشنایی با مصائب این جماعت. از اینکه قبادی در موقع پخش هر آهنگ از کلیپ زندگی واقعی تو تهران استفاده میکرد واقعا لذت بردم. و صد البته از اینکه بهمن قبادی در ابتدای نسخه پخش شده روی اینترنت میگه این فیلم حلالتون باشه، نوش جونتون! همین کارش و البته فیلم قوی ای که ساخت باعث شد بیشتر دنبال پیدا کردن دی وی دی این فیلم باشم. این کار قبادی رو مقایسه میکنم با کار محسن نامجو سر آخرین آلبومش: آخ. روزی که آلبوم جدید بیرون اومد بالطبع نسخه غیر قانونیش روی اینترنت قرار گرفت و محسن در یک پیغام ویدئویی روی یوتوب با قیافه ترش کرده و ناراحت گفت که حالا که قراره اون هم خارج از ایران زندگی کنه و زندگیش وابسته به فروش کارهای هنریه از ایرانیهای خارج از ایران خواهش داره که اصل سیدی رو خریداری کنن. صد البته حق رو به محسن میدم، اما نحوه برخوردش در واقع من رو دلسرد کرد. طوری که آهنگها رو روی لستافام گوش دادم و همون شد و همون. در واقع از گوش دادن به کل آلبوم زده شدم. البته محسن نامجو رو بخاطر کارهای قبلی ش ستایش میکنم مخصوصا ترنج که خداست. اما برادر من! نمیشد با یه لحن بهتری این تقاضا رو میکردی؟ اون قیافهی پکر کشتی غرق شده و ناراضی انگار چسبیده به جلد سیدی آخ!
تا یادم نرفته، نسخه کامل فیلم قبادی روی یوتوب هست. برای دانلود هم میتونین برین اینجا.
از نامچو مادر مرده زیاد توقع نداشته باش. دیدی که حالش خوش نیست. ولی کاراش انصافا قشنگه. سر همین قران خوندنش یک بحثی تو وبلاگ به راه بود جات خالی.
پاسخحذف