بوکاس دل توررو Bocas del Torro که معنیش میشه دهانهای گاو (گاو خشمگین، از اونا که تو میدون گاوبازی هست) مجموعهای از جزایر کوچیک و بزرگه که در شمالی ترین قسمت کشور پاناما، در دریای کاراییب واقع شده و در واقع یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری کشور پاناماست. از لحظهی اول که به آلمیرانته Almirante پا بگذارید و بلیط قایق بخرید تا بیست دقیقهای که روی آب هستید که به بزرگترین جزیره برسید، عاشق همه چیز اینجا میشید. از قایق که پیاده میشین، جوونهای راهنما میریزن سرتون تا هتل یا رستوران یا تور بهتون پیشنهاد کنن، و تا وقتی به در هتل نبردنتون دست بردار نیستن! چون از این طریق میتونن از اون هتل حق کمیسیون بگیرن و اموراتشون بگذره. البته ما تو این سفر دنبال جای شیک و پیک پنج ستاره نبودیم اما چون فصل سفر تموم شده بود، قیمت هتلها به اندازهی هاستلها پایین اومده بود و ما هم از داشتن اتاق کولردار و حموم اختصاصی بدمون نمیاومد! راهنماهامون هم به یه نوایی میرسیدن! شب تو شهر بوکاس، که پنج تا خیابون بیشتر نبود گردش کردیم. مسافرهایی از کشورهای امریکای جنوبی دیدیم، یه گروه کولیهای آرژانتینی که با هم سفر میکردن، فال میگرفتن، دستبند و گردنبند درست میکردن و میفروختن و اینطوری خرج سفرشون رو تامین میکردن. روز بعد قایق سواری و از این جزیره به اون جزیره رفتنها شروع شد! ساحلهای بینظیر، جزیرههای خالی از سکنه، خرچنگهایی که به سرعت فشفشه فرار میکردن، خرچنگهایی که یه بازوشون گنده تر از هیکل خودشون بود، وانبوه درختهای نارگیل که اگه مواظب نبودی ممکن بود با افتادن نارگیل رسیده روی کلهت بیهوش بشی!
ناهار رو در جزیرهی بستیمنتوس Bastimentos صرف کردیم که جزیرهی سیاهپوست نشینه و من خیلی دوستش داشتم. فکر کنین، رستوران ما یه سایهبون وسط آب بود که فقط دوتا نیمکت داشت و درحالی که غذا میخوردیم گروهگروه ماهیهای کوچیک زیر پامون در حال شنا بودن و منتظر بودن لقمهای از ظرف غذای ما بیفته توی آب!
شب رفتیم تا جایی برای رقص پیدا کنیم. اول به یه جایی وارد شدیم که صدای موزیکش سر به فلک میزد ولی وقتی رفتیم توش، خالی خالی بود! بعد آدرس یه جای دیگه که بعدازظهر بهمون دادهبودن رو پرسیدیم و رفتیم اونجا. اسم این محل بارکو اوندیدو Barco Hundido بود، یعنی کشتی غرق شده. در واقع محل رقص بالای یه کشتی غرق شده ساخته شده بود و میتونستیم بقایای کشتی رو ببینیم!! موزیک عالی بود و یکی از بهترین رقاصهای سیاهپوست به من درس رقص سالسا داد!! آخرین شب اقامتمون در پاناما شب خیلی خوبی بود.
یک فنجان کاپوچینو و دریا
جزیرهی تنهایی
رستوران یاد شده
و ماهیهای زیر پای ما
پروندهی سفر پاناما در اینجا مختومه میشه.
ناهار رو در جزیرهی بستیمنتوس Bastimentos صرف کردیم که جزیرهی سیاهپوست نشینه و من خیلی دوستش داشتم. فکر کنین، رستوران ما یه سایهبون وسط آب بود که فقط دوتا نیمکت داشت و درحالی که غذا میخوردیم گروهگروه ماهیهای کوچیک زیر پامون در حال شنا بودن و منتظر بودن لقمهای از ظرف غذای ما بیفته توی آب!
شب رفتیم تا جایی برای رقص پیدا کنیم. اول به یه جایی وارد شدیم که صدای موزیکش سر به فلک میزد ولی وقتی رفتیم توش، خالی خالی بود! بعد آدرس یه جای دیگه که بعدازظهر بهمون دادهبودن رو پرسیدیم و رفتیم اونجا. اسم این محل بارکو اوندیدو Barco Hundido بود، یعنی کشتی غرق شده. در واقع محل رقص بالای یه کشتی غرق شده ساخته شده بود و میتونستیم بقایای کشتی رو ببینیم!! موزیک عالی بود و یکی از بهترین رقاصهای سیاهپوست به من درس رقص سالسا داد!! آخرین شب اقامتمون در پاناما شب خیلی خوبی بود.
یک فنجان کاپوچینو و دریا
جزیرهی تنهایی
رستوران یاد شده
و ماهیهای زیر پای ما
پروندهی سفر پاناما در اینجا مختومه میشه.
ممنون
پاسخحذفسفرنامه خوبی بود. عکس هاش هم یک حس زنده ای برام داشت