۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۴, چهارشنبه


ممنونم بچه‌ها. از همه کسانی که همدردی کردن و برام نوشتن ممنونم. تنهایی و دسترسی نداشتن به امکانات ارتباطی همه چیز رو بدتر می‌کنه، اما الان اومدم جایی که بتونم تماس برقرار کنم. امروز روز خاکسپاریه و خانواده‌ی من اونجا هستن ولی من باید به خاله‌ی طفلکم تلفن بزنم. دخترخاله‌م یکسال از من کوچیکتر بود و دو تا بچه داشت. می‌دونم که چقدر برای دختر بزرگش درد آوره. یعنی هیچکس توی این دنیا نمی‌تونه جاش رو پر کنه. باور کردنی نیست.
نمی‌دونم کی دستم به نوشتن بره. ولی حالا فرصت خوندن کامنتها رو دارم و از همه ممنونم. (این نوشته رو عینا در هر دو بلاگ کپی می‌کنم)

۲ نظر:

  1. فقط خواستیم باهات همدردی کرده باشیم عزیزم.خدا رحمتش کنه و خودش پشت و پناه بچه هاش باشه.

    پاسخحذف
  2. سلام بازم تسلیت امیدوارم هر چه زود تر حالت بهتر شه!!

    پاسخحذف