۱۳۹۸ مهر ۲۸, یکشنبه

همچنان در خاک آریزونا

یک چیزی از شهر پیج را فراموش کردم که بگویم. در خیابان انتهایی شهر که به جاده اصلی می‌رسید، یک پیچ شبیه به میدان وجود داشت که تمام کلیساهای شهر آنجا بودند. این منظره‌ای بود که تا بحال جایی ندیده بودم!



در ادامه‌ی مسیر، چون من از نقشه گوگل استفاده نمی‌کردم، یکی از سه‌راهی‌ها را به جای راست، به سمت چپ پیچیدم و یکساعت از مسیر دور شدیم. اما به جای جالبی رسیدیم که توی برنامه‌مان نبود. منطقه‌ی رد پای دایناسورها.

این صفحه‌های دیسکی جالب چیزی نیست جز تاپاله‌ی دایناسور 

این فسیلها داشتند کم‌کم از زیر زمین ظاهر می‌شدند
رد پای گونه‌ای از دایناسور

رد پای گونه‌ای از دایناسور

فسیلها در بخشهای مختلف از زیر خاک بیرون می‌آمدند

این جوان ناواهو قسمتهای مختلف را نشانمان می‌داد و برایمان از اعتقادات ناواهو درباره‌ی این فسیلها می‌گفت
 او برایمان توضیح داد که قوم ناواهو اعتقاد دارند هر چیزی باید سیر طبیعی خود را طی کند بنابراین از دست بردن و استخراج فسیلها خودداری و جلوگیری می‌گردند. می‌گفت این جانوران در آن زمان از بین رفته‌اند و به زیر خاک رفته‌اند و حالا که از زیر خاک سر بر می‌آورند، این هم بخشی از دگردیسی واقعیت آنهاست و همانطور که آمده‌اد، همانطور هم می‌روند و فراموش می‌شوند. 

البته عده‌ای سودجو و نابلد هم می‌آمدند به بهانه‌ی بیرون آوردن باقی‌مانده فسیلها آنها را از بین می‌بردند

در آخر هم با هم سلفی گرفتیم و با او خداحافظی کردیم
بعد از اینجا به سمت کلرادو رفتیم و در بین راه به منطقه‌ای از محل سکونت مردم پیشین پوئبلو سر زدیم به اسم یادبود ملی ناواهو Navajo National Monument. این بخش در واقع در در سرزمین ناواهوها واقع شده و نمونه‌هایی از معماری سکونتگاههای صخره‌ای مختص مردم پوئبلو را نشان می‌دهد. این بناهای سنگی متعلق به سده ۱۳۰۰ میلادی مقدمه‌ای بود برای رسیدن به بهترین نمونه‌های خانه‌های صخره‌ای که قرار بود در مسا ورده به آنها برسیم. 
اگر خوب دقت می‌کردیم می‌توانستیم بقایای ساختمانهای سنگی را در این غار صخره‌ای ببینیم

توانستید ببینید؟

این عکس هم با استفاده از تلسکوپی که آن بالا برای بازدید کننده‌ها نصب کرده‌اند

این چشم‌اندازی به کل منطقه است که سه نمونه از سکونتگاههای صخره‌ای مشابه در آن قرار دارد، اما ما دیر رسیده بودیم و
خورشید در حال غروب بود
صخره‌ها بافت غریبی داشتند. اینجا اما حسی داشتم که ممکن است با یک خرس مواجه بشویم و البته هیچکس در پارک نبود


تعدادی از عجیب‌ترین درختها هم اینجا قرار داشتند

نمونه‌هایی از سکونت‌گاههای ناواهو هم اینجا ساخته بودند، برای اینکه نشان بدهند مردمانی که
پیش از مردم پیشین پوئبلو به اینجا آمده بودند چطور می‌زیستند

این هم چیدمان داخل سکونت‌گاهها. درباره‌ی معماری مردم پوئبلو و ناواهو در یک پست دیگر شرح خواهم داد

هیچ خرسی نیامد! هیچ آدمیزادی هم نبود. از پارک بیرون آمدیم و سوار شدیم تا خودمان را به یک متل ارزان برسانیم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر