۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه

در باب دوستانی که همیشه لطف دارند.

توی ایران اگر با دکترتان دوست باشید، نه تنها بخاطر شما زودتر می‌آیند سرکار، بلکه صف پزشکهای متخصص را هم برایتان قیچی می‌کنند و به آن سر شهر زنگ می‌زنند و سفارش می‌کنند که وقتی برای فلان تصویربرداری رفتید هوایتان را داشته باشند. در آخر وقت اداری هم تلفن می‌زنند ببینند حالتان بهتر شده یا نه و امیدواری می‌دهند که نگران نباش. 
دکتر علی‌محمدی همیشه به من لطف داشته، از آن روز که اتفاقی از خواننده‌های وبلاگ درآمد (همان روز که حالم خیلی بد بود و غصه می‌خوردم که چرا توی این شهر اینقدر تنها هستم که کسی مرا نمی‌برد دکتر). حالا دیروز با اینهمه اینطرف و آنطرف رفتن و سفارش کردن به این و آن واقعا این حس را داشتم که یکی هست که وقتی بیمار هستم برایم نگران می‌شود و پی‌گیری می‌کند. حتی سرسخت‌ترین ماها هم به محبت اینچنینی محتاجیم. زنده باشی دکتر. 

۳ نظر:

  1. سه روزه کن کمرم گرفته. درد اینقدر شدید شده که می‌خوام برم دکتر. تا حالا اینجا دکتر نرفتم. نمی‌دونم کجا بتونم به مطب پیدا کنم. با این کمر گرفته باید دولا دولا توی شهر بگردم. اگر پیدا بشه نمی‌دونم با آلمانی الکن من با انگلیسی ناقص اون اصلا بتونم براش توضیح بدم چمه یا نه. خوش به حالت رفیق.

    پاسخحذف
  2. آخ! یاد اون دفعه میفتم که با دندون درد کل شهر رو زیر پا گذاشته بودم آخرش مجبور شدم برم برلین. وضع تو که به مراتب بدتره :|
    دکتر ارتوپد نمیتونی پیدا کنی تو اینترنت؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یه دکتر معمولی رو یافتم. یه قرص دادُ مقداری آروم شدم. هرچقدر التماس کردم یه آمپول یزن خلاصم کن اعتنایی نکرد :|

      حذف