۱۳۹۲ آبان ۴, شنبه

چرا کتابخانه‌ی ملی را دوست ندارم


کارت کتابخانه‌ی ملی‌ام صادر شد، اما هیچ میلی به رفتن به آن فضا ندارم. از جایی که همه‌ی کتابها در دسترسم نباشند و باید اسمشان را پیدا کنم، تقاضا کنم، تایید شود، بعد بیست دقیقه بنشینم تا ببینم اصلا کتابی که می‌خواستم بوده یا نه خوشم نمی‌آید. همیشه کتابها در دسترسم بوده‌اند، می‌رفتم کتابخانه‌های مجهز و بزرگ که محیطشان آرامش داشت نه تنش. از اصرار شدید بر پوشیدن مقنعه (که از سالهای دور دبیرستان دیگر تکرار نشده بود) تا فضای به شدت خط‌کشی شده‌، خواهران اینطرف برادران آنطرف (حتی توی رستوران و چایخانه‌اش) آزار دهنده است، آنهم برای جایی که قشر فرهیخته در آن رفت و آمد دارند، افرادی که بایدمحصل یا فارغ‌التحصیل مقطع ارشد و بالاتر باشند، یعنی حداقل بیست و دو سال از عمرشان گذشته و دیگر عقلشان می‌رسد. این طرز برخورد به نظرم ناپسند و توهین‌آمیز است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر