۱۳۹۳ مرداد ۱۶, پنجشنبه

بهانه‌ای برای سکوت

زیاد حرف زده ام. حرفهای بیخود. زیاد عکس گرفته‌ام. عکسهای بد. زیاد اظهار نظر کرده‌ام. اظهار نظرهای بی‌فایده. فضای اینترنت را از این مطالب بی‌محتوا انباشتم. تا حدی که دیگر خودم از دیدنشان خسته شده‌ام. مثل این است که بگویم آتشی با چوب تر افروختم تا دود کند و توجه بقیه به اینطرف جلب شود. سرم را برمی‌گردانم و هزارها هزار آتش افروخته، نیمه خاموش و خاموش می‌بینم. جنگل، دیگر، وجود ندارد... 
آیا با پاشیدن آب روی این کنده‌ی نیم‌سوز جنگل زنده می‌شود؟ 
درخت کاشتن چگونه بود؟ 
...

۱ نظر: