۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

گواتمالا

پارسال تقریبا همین موقع ها بود که به گواتمالا سفر کردم. پناه بردن به گرمای امریکای مرکزی از سرمای وحشتناک سال گذشته شیکاگو فرصت خوبی بود برای یه استراحت جسمی، اما دیدن فقر واقعی در لابلای شهرهای این کشور، ذهن رو تا بحال مشغول نگه میداره.
گواتمالا از نظر محصولات کشاورزی خیلی غنیه. توی جاده، صف کامیونهای مملو از طالبی و آناناس و نارگیل و سایر میوه ها و صیفی جات بی انتها هستن. جاده های آسفالته کشور شهرهای بزرگ رو به بندرگاه پورتو بریوس Puerto Barrios متصل میکنند. محلی که با وجود تمام ثروتی که توش جریان داره، کثیف ترین و عقب مونده ترین شهر گواتمالاست. اما سفر به شهر های کوچیکی مثل ریو دولسه Rio Dulce لیوینگستن Livingston و سن خوزه San Jose آدم رو میبره تو دنیای آروم گواتمالا که توی رستوران ننو نصب کردن تا بعد از غذا بری یه چرتی هم بزنی!
خلاصه ش میکنم. این پست نگاهیه به زندگی روزمره مردم گواتمالا. البته در همه جای این کشور امکان عکاسی نبود چون بخاطر راهزنها و دزدها، مجبور میشدم از خیر بردن دوربین بگذرم و متاسفانه دوربین دستی کوچیکم هم تو این سفر سر ناسازگاری گذاشت و سی سی دیش سوخت. بگذریم. این شما و این گوشه هایی از گواتمالا:

گل موز! 


جشن تولد خیابانی



مهمترین وسیله نقلیه در اغلب شهرهای کوچک. اونجا بهش میگن توک توک!


زندگی روزمره


عده ای از مردم هنوز با سوزوندن چوب غذا درست میکنند


یکی از آخرین عکسهایی که با دوربین خرابم انداختم. بازار میوه مرکزی شهر گواتمالا سیتی. تنوع میوه ها توی عکس مشخص نیست


کارواش. جدی میگم! تابلو هم داشت!


سرویس ایاب و ذهاب کارکنان. ریو دولسه


برای رسیدن به دریا، سر پایینی ۴۰ درصد شاید؟ ترسناک بود!


کاهش سایز بسته بندی بسته به قدرت خرید مردم


فضولی در خانه مردم! زندگی روزمره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر