ببینم دکتر شما هم بهتون زنگ میزنه تا حالتون رو بپرسه و بشینین بیست دقیقه از این در و اون در گپ بزنین؟
این یکی از بهانههای کوچک خوشبختی بوده برام.
این یکی از بهانههای کوچک خوشبختی بوده برام.
دومیش هم وقتی که میرم توی بالکن گیاهها رو آب میدم و بعد دارم پا میگذارم توی خونه. این خونه انقدر برام خوب بوده و آرامش داشته که هر بار از این در بالکن رد میشم قشنگ خوشبختی میخوره توی صورتم.
با اینا بقیهی گند و کثافت این روزگار رو یه کم فراموش میکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر