میگویند عنصر وجودیام باد است، طالعبینها نمیگویند، آدمهایی که مرا میشناسند میگویند. نمیدانم این خاصیت است یا ضعف، که نمیتوانم برای مدت طولانی یک جا بند شوم. سفر میکنم و از رقص قاصدک در باد مینویسم.
۱۳۹۹ مهر ۲۲, سهشنبه
دامن ز دستم کشیدی و .... رفتی....
هر روز که چشمهام رو باز میکنم صدای آوازت توی سرمه... مطمئنم که داری شبها هم توی خوابم میخونی... فقط این روزها انقدر غمگینن که وقتی چشم باز میکنم یادم نمونده.
راستی چشمهای اون پسر یازده سالهی بوشهری رو دیدی؟ خوب که ندیدی...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر