هلند بسیار مهربانتر از آلمان است. اگرچه هوا در این یک هفتهی گذشته خوب نبود، اما مردم خوب بودند. میزبان قبلی نمیتوانست برای کرایه خانه رسید امضا کند پس باید دنبال خانه میبودم. بعد از چند روز به دنبال خانه گشتن، بالاخره دیروز جایی را پیدا کردم. با همان میزبان مهربان آمدیم و اتاق را دیدیم. از این ساختمانهای باریک دو طبقه است که اتاق زیر شیروانی هم دارد. اتاق طبقهی وسط خالی بود، فضا بسیار دوست داشتنی به نظر میآمد و پنجرهی اتاق خیلی آسمان داشت.
به توافق رسیدیم و من به همین راحتی صاحب اتاق شدم. میزبان قبلی بازهم مهربانی کرد و چمدانم را آورد. وسایل را گذاشتم توی اتاق و شروع کردم به چیدن. از بابت اینکه تقریبا یک طبقه (هر چند خیلی کوچک) را در اختیار دارم خیلی خوشحالم. صاحبخانه دختری هلندی با اصالت چینیست. گفت میخواهم بروم خرید. میایی؟ گفتم البته! توی راه صحبت به اینجا رسید که چند سالت است؟ تو چی فکر میکنی؟ آخر کاشف به عمل آمد که همسن هستیم! بعد صحبت برگشت به پیدا کردن شریک زندگی. گفت من و تو قیافهمان خیلی جوانتر از سن واقعیمان است، مشکل بتوانیم کسی را پیدا کنیم که به ما بخورد، طرف یا همسن ماست و خیلی پیر به نظر میسد، یا خیلی جوان و خام است. در جوابش فقط لبخند میزدم. چه بگویم؟ راست میگفت. بعد صحبت برگشت به اینکه شریک زندگی مذهبی باشد یا نه. تعریف کرد که با دو نفر مسلمان ترک دوست بوده و آخر آخرش مسلمانها میخواهند طرف مقابل را مسلمان کنند و ببرند بهشت. خندهام گرفته بود. این به زور بهشت بردنشان را راست میگفت. گفت من خیلی تحقیق کردهام ولی در هیچ خانوادهای که یکی از طرفین مسلمان بوده و طرف دیگر مذهب دیگر داشته یا لامذهب بوده به یک نمونه هم برخورد نکردهام که طرف مسلمان کوتاه بیاید. اما از طرفی اعتقاد داشت که پوشش (حالا نه با پیش زمینهی مذهبی و قانونی) باعث زیباتر شدن و حتی حفظ زن میشود.
از شهر برایتان چه بگویم؟ یک ده بزرگ است. هنوز چیزی پیدا نکردهام که مرا به خود مشغول کند. نه ساختمان خاصی، نه موزهی بخصوصی، بخش مرکزی شهر تقریبا همهاش به پیادهگذر تبدیل شده و فروشگاه دارد. اما برای من که فروشگاه دوست ندارم جذابیت خاصی ندارد. از قیمتها هم بگویم که یک نمونه رنگ مو قیمت گرفتم که ده یورو گرانتر از همان رنگ مو در برلین بود! فکر میکنم باید با کولهی خالی بروم آلمان شامپو و رنگ مو بار کنم بیاورم اینطرف مرز!
اما تا بحال آیندهوون یک چیز خیلی خوب به من یاد داده. به من یاد داده که هنوز هم آدم اهل پیشداوری کردن هستم و هنوز به آن آدمی که ادعایش را میکنم حتی نزدیک هم نشدهام.
به ايندهون خوش اومدي
پاسخحذفشما هم همینطور!
حذف