به مناسبت رسیدن فصل کارناوال، بهتر دیدم یه توضیح کوتاه دربارهی این رویداد جمعی بدهم.
کارناوال، یکی از بزرگترین و رنگارنگترین اتفاقات سال در هر کشور امریکای لاتین است. پیشینهی تاریخی آن به درستی مشخص نیست، در ویکیپیدیای فارسی از کارناوال به عنوان بخشی از فرهنگ رومی کاتولیک نامبرده شده و در ویکیپیدیای انگلیسی به زمان روزهداری کاتولیکها و خودداریشان از خوردن گوشت اشاره شده، اما دوست هلندی من، لوکاس، نظریههای دیگری داشت که به نظر من هم جالب میآمد. لوکاس میگفت کارناوال از اروپا به امریکای لاتین آورده نشده و قضیه برعکس است. به طور مثال، کارناوال غیر مذهبی دیگری در جنوب کلمبیا وجود دارد به اسم کاناوال سیاهان و سفیدان Carnaval de Negros y Blancos ، که از دوم تا هفتم ماه ژانویه مردم صورت خود را به سیاه یا سفید (برعکس رنگ پوست خودشان) رنگ میزنند و به همدیگر رنگ میپاشند تا همه به یک شکل دربیایند! اغلب مسافرها طوری برنامه ریزی میکنند که در این زمان در شهر پستو Pasto باشند و رژهی عروسکهای عظیمالجثه و دستساز را از دست ندهند. اما داستان این کارناوال مربوط به زمانی بود که اسپانیاییها بر این مناطق حکومت میکردند و در این زمان از سال، جشنی همهگانی برگزار میشد و از ارباب و خدمتکار در آن شرکت میکردند و برای اینکه تبعیض بین آنها از بین برود صورتشان را رنگ میزدند و لباسهای مضحک میپوشیدند. اما قسمت دوم این نظریه برمیگردد به ریشهی لغوی آن که شباهت دارد به Carne Vale که معنی تحتالفظیاش میشود گوشت ارزش دارد و داستان آن برمیگردد به مناطق جنوب اروپا پس از فصل شرابگیری که در روستاها و شهرها جشنهای مفصل برگزار میشد و کباب و شراب فراوان صرف میشد. در هر صورت هر کدام از این جشنها یا هر دو میتواند پیشزمینهی تاریخی برگزاری کارناوال باشد که سران مسیحی، تاریخ آنرا به چهل روز پیش از عید پاک تثبیت کردند و بر آن مهر مذهبی زدند. بگذریم.
مشهورترین کارناوال، کارناوال شهر ریو در برزیل است که بخاطر رقاصهای سامبا و فرهنگ افریقایی برزیلی حاکم بر آن شهرت جهانی دارد.
بارانکیا یا به لهجهی کلمبیاییهابارّانکیژا، شهر فقیر نشینی در شمال کلمبیاست که اکثریت ساکنین آن سیاهپوست هستند. خود کلمبیاییها ادعا میکنند کارناوال شهر بارانکیا بعد از ریو در برزیل، بزرگترین کارناوال در دنیاست. راست و دروغش را میگذاریم به عهدهی آنها که کارناوال را در مناطق دیگر دیدهاند، اما برای من که فرصت بودن در یکی از روزهای کارناوال را داشتم، این رویداد شاد و رنگارنگ هیچوقت از ذهنم محو نخواهد شد. از نکات این مراسم میتوان به طراحی لباسهای قدیمی و رقصهای محلی منطقهی کاراییب از کشور کلمبیا اشاره کنم.
در کشور بولیوی، شهر ارورو Ururo مرکز کارناوال کشور است که با لباسهای زرق و برقدار و رقصهای دسته جمعی از نکات معروف آن هستند. دوستان بولیویاییام از من دعوت کرده بودند که برای کارناوال امسال مهمانشان باشم که البته برایم مقدور نبود.
سالن ماسکها در موزهی انسانشناسی شهر لاپاز |
نمونهی ماسک استفاده شده در کارناوال ارورو. موزهی انسانشناسی لاپاز. |
از البسهی مخصوص کارناوال ارورو. در ساخت این لباسها فلز استفادهی فراوانی دارد و به همین جهت بسیار سنگین هستند. عکس در کارگاه تولیدی در شهر کوچابامبا گرفته شده. |
نمونهی دیگری از ماسک و لباس مخصوص کارناوال. کارگاه دیگری در شهر کوچابامبا. |
در کشور اکوادر شهر آمباتو Ambato محل رقص و جشن است. آمباتو، همانند ارورو و بارانکیا، جزو شهرهای فقیر نشین و کم توریست کشورشان محسوب میشوند و در واقع مسافرها جز در زمان کارناوال، رفتن به این شهرها را ضروری نمیدانند.
اما کارناوال در کشور اروگوئه طولانیترین زمان را (چهل روز) دارد و زمانی که در اروگوئه بودم متوجه شدم که توریستیترین زمان برای این کشور محسوب میشود. پایتخت اروگوئه، شهر مونته ویدئو میزبان بزرگترین جشنهای کارناوال در این کشور است.
دربارهی کارناوال در کشورهای اروپایی چیز زیادی نمیدانم. میدانم که در اسپانیا و هلند، کارناوال بسیار پرشور است. لوکاس برایم آنقدر از کارناوال و مراسم جمعی دیگر در آمستردام گفت که قانع شدم هلند باید شادترین کشور دنیا باشد. قضاوتش با شما که هلند را دیدهاید.
چندین ساعت ممتد نشستم پای وبلاگتون. واقعا تحسینتون میکنم که با وجود همه محدودیتهایی که ما باهاشون بزرگ شدیم و جزیی از وجودمون شدن،دارین دنیا رو میگردین. همیشه موفق باشید
پاسخحذففرا جان دیروز از یزد برگشتم و اصلن نرسیدم اینا بخونم مهمون هم دارم...در اولین فرصت می خونمشون.شاد باشی!
پاسخحذفبه بهار:
پاسخحذفبهار جان این خاصیت این وبلاگه! همه اینجا که میان بالاخره فرای عزیز یک سفر چند ساعته می برتشون...
درووود
پاسخحذفلذت بردم از سفرنامه زیباتون
و سپاس از لطفتون