شاید برای هر وبلاگ نویسی، خوانندههایش بزرگترین سرمایهاش باشند برای ادامه دادن. اینکه میدانیم مطالبمان خوانده میشوند، دوست داشته میشوند و در یادها میمانند، شاید بزرگترین انگیزه باشد برای ادامهی این مسیر. اما امروز من تقاضایی از همهی کسانی که چمدانک را میخوانند دارم. میخواهم تقاضا کنم به من بگویید کدام داستان، کدام مقصد، کدام آدم و یا در واقع کدام نوشته بیشتر از بقیه در ذهنتان مانده. مهم نیست که اسمش را به خاطر داشته باشید یا نه، اما تنها برایم بنویسید مطلبی که با شنیدن اسم چمدانک به یادتان میآید کدام است و همچنین بنویسید در کدام کشور اقامت دارید. میدانم که تقاضای آسانی نیست.
اگر میتوانید وبلاگ را باز کنید در قسمت کامنت وبلاگ برایم بنویسید
یا میتوانید برایم ایمیل بفرستید آدرس ایمیلم هست fergolita@gmail.com
این نظرخواهی برایم خیلی اهمیت دارد.
ممنون
چمدانک من رو یاده کلمبیا و آرژانتین میندازه!
پاسخحذفیک سری مطالب بود که از کلمبیا نوشته بودی، اون ها رو خیلی دوست داشتم.
یک خاطره ای هم که یادم نمیره اونیه که یه مسیر طولانی رو سوار یه موتور سیکلت بودی که یه پسر میروندش و ازت درباره ی ایران می پرسید...
سلام. برای من شخصاً نام "چمدانک" یادآور سفرنامه های شما از سفرتان به امریکای جنوبی و اینکه خیلی بروز و با قلمی ساده و روان و با جزئیات خوب می نوشتید، است. نمی توانم پستی خاص را مشخص کنم. مجموعهء نوشته ها و عکسهایتان. و آنها هم از این جهت که طبع خاص و شخصی خودتان را می رساند.
پاسخحذفخب مدتیه که اینجا رو دنبال می کنم.
پاسخحذفاز مطالب اخیرت تجربه ت در مورد پرو و مقایسه ت با کشورهای دیگه آمریکای جنوبی تو ذهنم ماندگار شده. برام جالب بود و دوست دارم بدونم چرا و یا خودم تجربه ش کنم و نظر شخصی پیدا کنم.
من ایرانم.
من دوستش دارم … همه اش را …,و همیشه چشم در راهم..
پاسخحذفرها (scotland!!)
بدون تقلب: پستی که راجع به پرو بود. اینکه خیلی هم جای جالبی نیست! البته این چون جدید بوده یادم مونده.
پاسخحذفبیشتر پست هایی رو دوست داشتم که داشتی داستان خودت رو می گفتی.
مثلا توی اون هاستلی که احساس عدم امنیت می کردی و همینجوی آنلاین، لپ تاپ به دست تا اتاقت رفتی...یا مثلا اونجایی که یه بار دلت گرفته بود، بعد نوشته بودی هر جای دنیا که باشی این دلتنگیه میاد پیدات میکنه... یا یه بار توی کامنت ها از انگیزه ات و هیجانت گفته بودی که اصلا چرا؟ و که جی بشه و این حرفا...
آها اون پست درخت گنده های کالیفرنیا رو هم عکساشو دوست داشتم...و اون آقا ایرانیه که اونجا قصر داشت.
کلا به نظر میرسه من فقط پست های خاله زنکی رو دوست داشتم!
ماجراهای پرو و بولیوی برای من جالب بود چون قصد سفر به امریکای جنوبی رو در آینده دارم. یکی از دوستانم هم هم زمان با شما اونجا بود و برام جالب بود که نظر شما رو با اون مقایسه کنم.
پاسخحذفمن ساکن فنلاند هستم
نازنین از هلند
پاسخحذفنوشته هایی که از سفرهات تو ذهنم مونده
1- رفته بودی پیش یک خونواده بومی مهمونی و فکر کنم یک مناسبتی هم بود و برات موزیک زده بودن با غذاهای محلی
2- یک شب که لب یک دریا یا دریاچه روی ننو خوابیدی و قبلش با چند نفر معاشرت کردی
3- صحبتهایی که در مورد شیلی کردی
4- تعریفهات از کلمبیا
5- شنا توی یک دریاچه بالای کوه فکر کنم
و خیلی های دیگه که جسته گریخته یادم مونده و میدونی چون یه مقدار جاهایی که بودی شبیه هم بودن یکم با هم قاطی شدن تو ذهنم
ولی همه خاطراتت واقعا خوندنی و جذاب بود. و همیشه به اینهمه شجاعت، اعتماد به نفس و اجتماعی بودنت غبطه خوردم. موفق باشی
سلام،
پاسخحذفمن همه پستها رو خوندم ولی از ریدر دمبال میکنم و تمبلی میکنم بیام اینجا کامنت بذارم، شرمنده! من بیشتر از همه پستهایی که راجع به بولیوی و مردمش بود برام جالب بود. راستش این کشور عجیب و دور برام همیشه جذاب بوده و خوش حال شدم که یکی این همه ازش میدونه. اکوادور هم همین طور. من برلین زندگی میکنم.
برای من بیشتر امریکای جنوبی. مخصوصا بولیوی
پاسخحذفمن ایتالیا هستم.
ممنون که می نویسی. اون قسمتی که در مورد زنان کلمبیا نوشته بودی تو ذهن من حک شده. موفق و شاد باشی
پاسخحذفمن گیس طلا هستم از تهران
پاسخحذفسفرنامه امریکای لاتین رادنبال می کردم و خیلی دوست داشتم
ان سفر در اتوبوس در کنار زنانی چاق با دامنهای بزرگ در ذهنم باقی مانده است
گمان می کنم خیلی باید مشکل باشد
هرچند ارزش دیدن ابشار رادارد
salam
پاسخحذفba shenidane esme chamedanak be yade safar be bolivi mioftam ke matlabesho gozashteh boodid,man dar bruxelles eghamat daram.
ta be zoodi
مجموعه مطالب پرو بیشتر تو خاطرم هست؛ به احتمال قوی چون محدودیت سنی داشتن :)
پاسخحذفساکن ایرانم راستی
اون عکسی که توش کامواهای رنگی بود ...
پاسخحذفhttp://2.bp.blogspot.com/--RJ_znioXjs/Tam7eo-M1gI/AAAAAAAAKbo/1Z2N6nLS-vY/s320/La+Paz+2011+%2528306%2529.JPG
و البته این جاده قدیمی اینکاها http://1.bp.blogspot.com/-Fr9pda6haFE/TanENlN4lOI/AAAAAAAAKps/C5_clhIB3zI/s320/Coroico+2011+%252858%2529.JPG
همین طور اون سفرت به ایران که فکر کنم مطالبش رو اون ور خونده باشم ...
این عکس کاموا رنگیه یه حس غریبی داره برای من ...
دیگه اسم و رسم هم که نارسیس از ایران
من سفرنامه کلمبیا را خیلی دوست داشتم، دو نوشته تو ذهنم پر رنگ هست، یکی که به کنار دریا می خواستید برید و فکر می کردید نزدیکه ولی دور بود و با یه موتو سوار رفتید ...یکی هم یه سرخپوست بود که تو شهر، شما و یه دختر دیگر رو همراهی کرده بود
پاسخحذفسلام چمدانک جان،من تمام پستهای سفریت رو دوست دارم اما اون پستی که در مورد زنهای کلمبیا نوشته بودی رو بیشتر از همه دوست داشتم.ممنون از اینکه خاطرات سفریت رو با ما قسمت میکنی و تبریک میگم به شجاعت و قلم زیبات.من استرالیا هستم.این ورا نمیایی؟
پاسخحذفsalam Fera
پاسخحذفman modate tolanie webloget ro mikhonam va be weblog haye digat ham sar mizanam. az neveshte ha va khateratet khosham miad.
Az beyne neveshte hat Ecuador va amo Chucchurillo :D hamishe to zehnam mimone.
safart be Argentina ro ham dost daram.
Hamishe movafagh bashi:)
سلام
پاسخحذفراستش نزدیک به سه ساله که وبلاگت رو می خونم. تا به حال نظر ندادم و جز خواننده های خاموش محسوب می شم.
وبلاگت من رو یاد اگر اشتباه نکنم چهار پست در مورد کوله بندی و وسایل مورد نیاز در سفر با کوله میندازه که نوشته خوندنی و جذابی برای من بود. همینطور من رو یاد یه آهنگ می ندازه به اسم sicuriadas
که اولین بار از وبلاگ شما شنیدم و دانلودش کردم و گاهی بهش گوش می دم.
در ایران زندگی می کنم و البته زودتر از این ها و وقتی پستت رو در گوگل ریدر خونده بودم می خواستم نظر بذارم که با اینترنت زغالی و فیلتر شده اینجا امکانش نبود.
ممنون بابت نوشته هات.
برای من تمام مطالب مربوط به سفرنامه آمریکای جنوبی
پاسخحذفساکن نروژ
من کلن از سفرنامههای امریکای لاتینت لذت می بردم. بطور مشخص اونهایی که در مورد رفت و آمد و گفتگو با محلیها بود (در مقابل توضیح آثار تاریخی و توریستی و عکس و مشابه). به نظرم تجربه های فردی با جامعه محلیه که سفرنامهها رو خوندنی میکنه بیشتر از هر چیزی. الان هم که اومدی سن فرانسیسکو، این برخورد اول و نگاه تازه با محلهها و طبعن با آدمها خوبن. آدم مقیم اینجا خیلی از اینها رو نمیبینه. در ضمن، به سن فرانسیسکو خوش اومدی.
پاسخحذفمن همه نوشته هاتو خیلی دوست داشتم ولی یکیش بود که رفته بودی تو یک جزیره ای کنار دریا تو ننو میخوابیدین هوا خیلی گرم بود اونجا مثل یک رویا همیشه تو ذهنم هست فکر کنم پشه ها هم حسابی اذیتت کرده بودن اگه درست یادم باشه
پاسخحذفنیویورک هستم
خیلی فکر کردم تا یه جواب خوب که به هدفت کمک کنه اینجا بذارم اما اصلا نتونستم انتخاب کنم.همه ی چمدانک رو دوست دارم.
پاسخحذفاما خواسته هایی دارم نمی دونم کمکت میکنه یا نه. اگه برات امکان داره نقشه ی مسیری رو که میری و هزینه ها رو هم برامون بنویس. مثلا من نمی دونم قیمت بطری های آب در آمریکا چنده آیا آب لوله کشی قابل نوشیدنه یا نه بایدحتما آب خرید.هاستل هایی رو که می ری یا جاهایی که چادر می زنی قوانین مربوط به مسافر و اینها هم خوبه.وسیله ی سفر و قیمتش هم خیلی به من کمک می کنه. اینها همه برای روزی که منم به آرزوم برسم...
امير
پاسخحذفايران / 33 ساله
با شنيدن اسم چمدانك ياد اين ميافتم كه پرو كشور خوبي براي توريستي كه با تور سفر نمي كنه نيست.
سلام
پاسخحذفمن نوشته های آمریکای لاتین شما را با اشتیاق خوندم. و نوشته هایی که اطلاعات خوبی کلا در مورد سفر کردن داشتن. عکسهاتون، اونایی که نشونی از فرهنگ و فضای زندگیِ آدما داشتن برام خیلی جالب بودن. عکسهای طبیعت، بیشتر اونایی که مربوط به امریکای شمالی بودن، کمتر برام جذاب بودن. مطلبی در مورد تاریخچه و فرهنگ برهنگی و سکس بود در چند کشور لاتین که خوب تو ذهنم مونده، یا عکسهای زنهای امریکای لاتین با لباس های محلیِ چشمگیرشون چیزهایی هستن که من را یاد چمدانک می ندازن. مردم شناسی و انسان شناسی از موضوعات مورد علاقه م هستن.
من چند سالی در اروپا بودم و از اونجا چمدانک را می خوندم. الان یک ماهی هست که برگشته م ایران.
خوب باشید.
هرچند تاخیر دارم، اما مطلب پرو رو دوست داشتم واقعا. کلا وقتی درباره سفرهات نوشتی لذت بردم. مخصوصا وقتی یهو وارد شهرهایی شدی که همه شیک 1وش بودن و تضاد جالبی دیدم همیشه. یه مطلبی هم نوشتی درباره تجهیزات سفر و کوله پشتی. اون موقع دنبال کوله پشتی بودم و یه کم واسخ خریدن دیوتر تردید کردم با اون مطلبت. که البته آخرش هم دیوتر گرفتم. ولی باعث شد اون مطلب تو ذهنم بمونه. یه جاده ای هم بود که بغل دستیت بیدارت کرده بود ازش عکس بگیری؟ اون شد رویای من...
پاسخحذف