وقتی به یک کشور مطرح (از نظر سیاسی و اقتصادی) میروی، روابط بر اساس وظایف تعریف میشوند. مسئولین نهایتا جواب سلام میدهند و بعد به کارتان رسیدگی میکنند. نمیآیند مثل کنسول پاراگوئه بنشینند با تو قهوه بخورند و گپ بزنند. نمیآیند به زیردستانشان معرفیت کنند و بگویند این فلانی است، دارد تنها سفر میکند. بعد هرچه برایشان تعریف کردی با آب و تاب برایشان بازگو کنند، و دستت را پر کنند از برشور و کاتالوگ و اطلاعات توریستی. کنسول پاراگوئه یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهایی بود که در سفر امریکای جنوبی با آنها آشنا شدم. با اینکه تنها برای سئوال کردن رفته بودم، به این فکر افتادم که برای ویزا اقدام کنم و کشور فقیر و فراموش شدهی پاراگوئه را ببینم.
نازی! چه لخظه خوبی بوده است برای آدمی که تنها سفر می کند.اگر دوباره دیدیش مراتب دوست داشتن ما را خدمت ایشان اعلام کنید و بگویید به امید دیدار...
پاسخحذف