گفتند اینها عکسهای جدیدمان است. از مهمانی هالووین دیشب، از سفر هاوایی، از دریاچهی تاهو. یادت هست از پسرمان عکس گرفته بودی؟
گفتم هنوز عکسها را دارم.
گفتند هنوز عکس میگیری؟
گفتم عکس که ... نه. دوربین ندارم.
سکوت.
گفتند بفرمایید میوه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر