۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبه

شادی‌شان مبارک

تماشای شادی مردم از هر چیزی در این روز زیباتر است. این امید، این شادی، این احساس پیروزی، چیزی بود که مردم ما مدتها بود کم داشتند. لازم بود. وقتش بود. مثل یک بازی کامپیوتری که شخصیت بازی‌اش نیاز به انرژی اضافه داشت. برای این روز خوب جمعی و این روحیه‌ی جدید خوشحالم.
رای ندادم. حرف هم شنیدم، که برایم وضعیت داخل ایران مهم نیست. کسی که این حرف را می‌زد، خودش هم برای رای دادن نرفت. دلیل او با دلیل من فرق می‌کرد. من نمی‌توانستم خودم را راضی کنم که پای صندوق بروم. اگر زمان را به عقب برگردانند هم نمی‌توانم پای صندوق بروم. یک جای دیگر است که درد می‌کند.
من رای ندادم، اما خوشحالم که دیگران این کار را انجام داده‌اند و این امید را در دلها زنده کردند. 

۲ نظر:

  1. چقدر دلم تنگ شده بود برای این وبلاگ. خوشحالم حس عالی بهم میده...

    پاسخحذف
  2. کجا بودی آق سروش؟ بی‌معرفت شدی یا گرفتار؟

    پاسخحذف