۱۳۹۱ شهریور ۱۳, دوشنبه

حرکتی دوباره

دارم می‌روم آلمان، کمتر از بیست روز دیگر. برای تحصیل می‌روم. برای همان برنامه‌ای که آقای نورآقایی در وبسایتش آورده بود. می‌تواند بهترین یا بدترین تصمیم زندگی‌ام باشد. هنوز نمی‌دانم. خودم، اما با امید دارم می‌روم. لازم بود که برای مدتی از امریکا دور باشم. امریکا سرزمین آرزوهای من نبود، من هم آنقدرها درباره‌اش منصف نبودم. حالا نمی‌دانم، با اخلاق ایرانی‌ام می‌روم، که منتظر باشم اتفاق بدی در راه باشد، یا با اخلاق یک مهاجر، که می‌رود از موقعیت جدید استفاده کند. 



۱۰ نظر:

  1. امیدوارم تجربه‌ی خوبی در انتظارت باشه فرا جان. سفرت خوش و به سلامت :]

    پاسخحذف
  2. امید!

    درخشان ترین واژه ی این روزهای من است...

    پاسخحذف
  3. سلام
    فرا خواب دیدم اومدی اصفهان خونه ما.
    خیلی جالب بود.
    بسلامت.

    پاسخحذف
  4. ممنون از همه برای امیدها و آرزوهای خوب

    پاسخحذف
  5. کوتبوس؟ میای نزدیک ما. کمکی لازم بود بگو حتما

    پاسخحذف
  6. سلام فرشته بابت تاخیر در پاسخ منو میبخشی من دو ماه و اندی چین بودم و همون طور که میدونی اونجا خیلی از سایتها فیلتر هست من نظرت رو از طریق میلم دریافت کردم اما چون ایملی ازت نداشتم نتونستم جواب بدم . من الان تاجیکستان هستم و آسیآی میانه رو تو برنامه دارم و چند ماه دیگه برمیگردم ایران.
    اما راجع به این پست. ، همین که با امید میری کافیه همیشه شاد و پیروز و موفق باشی خ

    انم

    پاسخحذف