از آنجاییکه دلیلی ندارد بعد از اتمام سفر مستقیم برگردیم خانه، راهم را کج کردم و به روستایی در مازندران رفتم، تا هم دوستم را ببینم و هم گردشی در بین مزرعه‌های نیشکر و باغهای پرتقال و خیابانها پر از درخت نارنج داشته باشیم.
 |
| برداشت محصول نیشکر |
 |
| استراحتگاه کشاورزان |
 |
| مزرعه‌ای دیگر |
 |
| جوانه‌های کاهو |
 |
| باغشان آبادتر مردم سختکوش این روستا |
 |
| مقصد رسیدن به این دریاچه‌ی پرورش ماهی بود که رسیدیم دیدیم خالی‌اش کرده‌اند. |
 |
| جوانه‌های توت فرنگی |
چقدر منتظر سفر بعدی وایستیم. الان‌ها واقعا فصل خوبیه واسه کویر :-"
پاسخحذفدارم قراردادی امضا می‌کنم شیش ماه پام تو تهران گیره :-/
حذفروستا؟ مازندران؟ نیشکر؟ آبندان؟ توت فرنگی؟
پاسخحذفبهنمیر؟!
همشهری در اومدیم که؟!!!
همشهری؟ بام؟ شیب دار؟ :))
حذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
حذفآخه نیشکر و کاهو و توت فرنگی با هم فقط تو یک روستای مازندران عمل میاد اونم بهنمیره!
حذفبنده همچنان سر اون پیشنهادم برای آرشیو عکس ها هستم!
پاسخحذفممنون فعلا بک‌آپ اضافه گرفتم از عکسهای احیا شده
حذفخب خدا رو شکر! ولی بحث من بک اپ نیست، یه سیستم آرشیو عکسهای دیجیتاله که اراده کردید هر عکسی رو بتونید پیدا کنید
حذف