اینروزها بزرگترین انگیزه را برای داشتن یک لبخند بزرگ روی صورتم دارم. دارم برای سه ماه دیگر و سفری بیست روزه به اسکاندیناوی برنامه ریزی میکنم و علاوه بر دیدار دوستانی عزیز، در مراسم ازدواج یکی از همخانهایهای قدیمیام شرکت خواهم نمود! یک مراسم امریکایی- سوئدی. اما هیجانآمیزترین قسمت البته تهیهی بلیطها و مکانهای اقامت و سایر برنامههاست که کار نسبتا مشکلیست، چون زمان این سفر (ماه جون یا ژوئن) گرانترین و توریستیترین زمان برای سفر به منطقهی شمال اروپاست، و البته بودجهی من برای این سفر مثل همیشه پایین است! اما با کمی بالا و پایین کردن توانستم بلیطهای پرواز را با مایلهای ذخیره شده در حساب پروازم در برنامهی Mileage Plus و با هزینهای کمتر از یکسوم یک بلیط واقعی تهیه کنم. نمیدانم با این برنامهها آشنا هستید یا نه. ولی اغلب شرکتهای هواپیمایی با چند شرکت همپیمانشان گروهی تشکیل میدهند که به Frequent Flier Programs معروفند و البته هر گروه با گروه دیگر در رقابت است. به عنوان مثال اگر شما با هواپیمایی یونایتد و لوفتانزا سفر میکنید، میتوانید مایلهای بدست آمده از این دو شرکت را با هم ادغام کنید، اما شرکت دلتا یا کیالام در گروه رقیب قرار دارند و امکان انتقال مایل به یونایتد و یا لوفتانزا وجود ندارد. این برنامه برای کسانی که زیاد سفر هوایی دارند بسیار مفید است، و البته در امریکا شرکتهای کارت اعتباری با اخذ مبلغی سالیانه، کارت اعتباریای در اختیارتان قرار میدهند که با استفاده از آن و بازپرداخت به موقع، میتوانید به ازاء خریدهای روزانه و یا کلی، مایل کسب کنید، و در اکثر مواقع، تنها با باز کردن حساب اعتباری و خرید کردن به میزان مشخص شده در فرم تقاضای حساب، به اندازهی یک سفر مجانی داخلی مایل به حساب هواییتان واریز خواهد شد. این روش برای کسانی که با کارت اعتباری زیاد سر و کار دارند مناسب خواهد بود، والا باز کردن حساب تنها برای دریافت مایلهای اولیه، در بلند مدت میتواند سرمایهگذاری پر ضرری باشد، چون هزینهی سالیانهی این کارتها و همچنین میزان بهرهی تعلق گرفته روی مبلغ وام گرفته شده بالا خواهد بود.
به هر حال، این توضیح گیج کننده برای آن بود که بگویم پروازهای این دو سه سال نتیجه دادند و حالا یک بلیط رفت و برگشت به اروپا با هزینهی بسیار پایینتر از معمول نصیب من شده و از این بابت بسیار راضی هستم!
قسمت دیگر هیجانآفرین در این بین، سر زدن به وبسایتهای سوئدی و نروژیست برای کسب اطلاعات سفر بین شهری، و گاهی سرویس این وبسایتها به زبان انگلیسی با مشکل مواجه است و آنوقت باید کلمه به کلمه در ترجمهی گوگل پیش بروم تا از وبسایتی که هیچ آشناییای با زبان آن ندارم سر در بیاورم، و تا اینجا خرید اولین بلیط قطار با موفقیت همراه بوده!
اگر چه اینروزها در شهر سنفرنسیسکو با مشکلاتی چند مواجه شدهام، اما کل این داستان سفر باعث شده بسیار پر انرژی و پر امید مشکلات را پله پله مرتفع کنم. در حال حاضر مهمترین پله، پیدا کردن یک اتاق برای اجاره است، چون باید تا پایان این ماه میلادی خانه را خالی کنیم. امروز به خانهی کوچکی در شهر همسایهی سنفرنسیسکو رفتم که اتاق غمگینی داشت! اتاق علاوه بر سایز بسیار کوچکش، تنها یک پنجرهی مربع شکل پنجاه در پنجاه سانتیمتر روی سقف داشت و بسیار به یک سلول انفرادی میمانست! علاوه بر آن عدهی بسیاری در این خانه زندگی میکردند که وسایل و در واقع آشغالهایشان تمام فضای خانه را پر کرده بود و تنها مواجهه با آن به من اطمینان میداد که اینجا مکان مناسبی برای من نخواهد بود. فردا قرار است به دیدن یک اتاق دیگر در منطقهی شمال غربی شهر بروم.
کارهای ناتمام بسیاری هستند که در پلههای بالاتر قرارشان دادم. یکی از آنها آپلود عکسهای جدید است که با اینکه دو سفر جادهای در همین سه هفتهی گذشته داشتم، اما هنوز فرصت تماشای عکسهایم را پیدا نکردهام! تنها میدانم که آنها روی کامپیوتر ذخیرهاند و جایشان امن است.
دوست داشتم هیجان این روزهایم را با کسانی که این وبلاگ را دنبال میکنند قسمت کنم، و آرزو کنم که شما هم روزهایی پر رنگ و پر امید در پیش رو داشته باشید. این روزهای آخر سال نود، برای همهی کسانی که به این وبلاگ سر میزنند آرزوی شادی میکنم.
با مهر
شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۰
اروپا خوش بگذرد! مشتاقانه چشمبراه عکسهایی که خواهید گرفت، هستم.
پاسخحذفکلی حال و حول کردیم با خواندن این پست. هورااااا!!! فرا باز مسافر شد و از آنجایی که ما خدا پرستیم می گوییم انشاالله ... چون کار از محکم کاری عیب نمی کند.
پاسخحذف:))
پاسخحذفخيلي جالبه منتظر گزارش شما هستيم
پاسخحذفآرش نورآقایی:
پاسخحذفسلام، دوست دارم در سفر اسکاندیناوی، همسفر باشیم.
سلام آرش جان. حتما به شما ایمیل میفرستم. موفق باشید و سال نو مبارک
پاسخحذف