متن زیر توسط دکتر ناصر فکوهی، استاد گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نوشته شده و در روزنامه ایران به تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۹۶ به چاپ رسیده.
"نظام رسانه ای عمومی عرصه را بر مدیریت های ندانم کار تنگ کرده است
زلزله غرب کشور تا امروز حدود 500 کشته و هزاران زخمی و بیخانمان بر جای گذاشته است این در حالی است که باز هم میشنویم از «مصیبت طبیعی» سخن گفته میشود. حال باید از خود پرسید در کشوری با صدها سال پیشینه زلزله از کدام «مصیبت طبیعی» حرف میزنیم؟ باید از خود بپرسیم چه چیز در این زلزله برای ما «پیشبینیناپذیر» بود؛ اینکه منطقه زاگرس زلزلهخیز است؛ اینکه ساخت و سازهایی که به نام کمک به مردم و با سوءاستفاده از واژه «مهر» برای بیخانمانها ساختهایم، «محکم و اصولی» نیست؛ اینکه ساختمان بیمارستانی که باید قاعدتاً از بهترین ساخت وسازها باشد چنین آوار میشود؟ کدام طبیعت را محکوم میکنیم؟
نگاهی به پهنه ویرانیها و وضعیت سوءمدیریت حاکم بر توزیع کمکها و کمکرسانیها، ما را به این قضاوت میرساند که طبیعت مصیبتی در بر ندارد. مصیبت ما، سوءاستفادهکنندگان و افراد غیرمسئولی هستند که پس از دهها و صدها بار زلزله در تمام مناطق کشور، هر بار با شور و هیجان از لزوم سر و سامان دادن به وضعیت ساخت و ساز و رعایت قوانین و مقررات ساختمانی دم میزنند، اما چند ماه پس از فاجعه، بار دیگر صحنه را برای سودجوترین و بیرحمترین «بساز و بفروشها» باز میکنند.
بنابراین سیاستگذاریهای غیرمسؤلانه و بیتدبیری ما انسانها است که مصیبت ایجاد میکند و آوار «مهر» را بر سر قربانیان مصیبت انسانی فرو میآورد. در حالی که تمام متخصصان، تمام شهرسازان و شهرشناسان و معماران با طرح «مسکن مهر» مخالف بودند، آن را به اجرا درآوردند و اجراکنندگان آن امروز هم هیچ عذاب وجدانی از آنچه باید فرو میریخت، فرو ریخت، ندارند و گفتهاند «اگر مسکن مهر نبود، تلفات روستایی بیشتر از زلزله بم میشد! مسکن مهر سرپناهی مطمئن بوده که از شدت ضایعات کاسته است!» اما کدام کارشناسی و کدام سخن عقلانی و تحلیل تخصصی در پشت این ادعا است؟ برعکس، به گمان ما، اگر مردم زیر آسمان و بر خاک میخوابیدند یا در کلبههای چوبی زندگی میکردند، امروز کمتر قربانی داشتیم.
مصیبت ما، امروز همچون دیروز، در کرمانشاه همچون در بم، در آن است که ارزشهای اخلاقی خود را برای مصالح سیاسی و سودجوییهای اقتصادی کنار گذاشتهایم. زمانی که گفته میشد برای منافع پوپولیستی و دلخوش کردن مردم به اینکه سقفی بالای سرشان هست (که نیست) دست به اجرای فاجعهای به نام «مسکن مهر» نزنید، مدعیان دفاع از حقوق مردم، اتهام اشرافیگری به منتقدان خود میزدند، اما امروز بیش از پیش روشن است که «پوپولیسم خالی از عقلانیت» به چه فجایعی میتواند منجر شود.
ساخت و سازهای ارزان قیمت اما با کیفیت همچون کار و بهداشت و آموزش و حمل و نقل ایمن، حق مردم ما است و نه منتی که دولتمردان بر سر آنها گذارند. اشتباههایی که به رغم انتقادات گسترده و شدید و یکپارچه کارشناسان، انجام گرفت و میگیرد؛ همچون توزیع یارانه مستقیم، بیرون رفتن از عقلانیت سیاسی، نولیبرالیسم اقتصادی و فاصله گرفتن از دولت رفاه را نباید «اشتباه»، بلکه باید در حد خیانت به حساب آورد و باید در برابر محکمههای قضایی به آنها پاسخگویی کرد. امروز دیگر هیچکس نمیتواند بگوید که نمیداند و نمیدانسته است که دست به چه فجایعی در زمینه مدیریت میزند،زیرا نظام رسانههای عمومی و انعکاس سریع اخبار و نظرات در آنها، جای بهانه ندانمکاری را از میان میبرند.
برای آنکه شاهد مصیبتهای انسانی نباشیم باید سرچشمههای نبود عقلانیت را در سیستمهای قدرت از میان ببریم. یعنی اجازه ندهیم که با سرنوشت و حقوق اساسی مردم بازی شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی به صراحت برخورداری از رفاه در مسکن، بهداشت، کار و حمل و نقل را حق مردم این سرزمین میداند. پس چگونه است که هنوز افرادی با ریاکاری در بدترین اشکال آن، تبلیغ میکنند که چتر حمایت دولت از سر مردم برداشته شود یا از آن بدتر، با به اجرا درآوردن پروژههای مرگباری چون مسکن مهر، سبب میشوند که اعتماد به هر گونه اقدام دولتی در زمینه رفاه از میان برود.
طبیعت مصیبتی در بر ندارد، مصیبت ما، انسانهایی هستند که با از دست دادن نظامهای اخلاقی و ارزشی خود، امروزه پول را به تنها معیار و ارزش در جامعه ما تبدیل کردهاند و خودنمایی و تازه به دوران رسیدگی به تنها افتخاراتی که یک فرد یا گروه میتواند در زندگی داشته باشد، بدل شده است. مصیبت انسانها، از انسانهای بیاخلاق و سودجویی است که از هر فرصتی استفاده میکنند تا از تزهای خصوصیسازی دفاع کنند و به جای آنکه دولت را معادلی برای ضمانت کیفیت بدانند، مایلند از دولت سلب مسئولیت کنند و کار را به دست سودجویانی دهند که در پشت برنامههای پوپولیستی برخی سیاستگذاران هستند."
روزنامه ایران 29 آبان 1396
لینک
http://www.iran-newspaper.com/Newspaper/Page/6647/Thought/15/0
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر